نسشت مردادماه کتابخانه مصطفی خمینی

ساخت وبلاگ
سومین  نشست کتابخوان کتابخانه ای در مورخ 95/05/11  رأس ساعت 10/30 صبح دوشنبه  با حضور علاقمندان کتابخوانی در محل کتابخانه مصطفی خمینی (ره) شهرستان گیلانغرب  برگزار شد و شرکت کنندگان، کتب مورد علاقه خود را برای مطالعه، به سایرین معرفی نمودند.
 
  *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب              * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: درّ و صدف          * نویسنده: محمد شجاعی                   * معرفی‌کننده: راضیه گرامی نژاد * ناشر: محیی                            * سال نشر: 1384                           *موضوع: دین متن معرفي : کتاب «درّ و صدف» تالیف استاد محمد شجاعی پیرامون موضوع حجاب نگاشته شده است. با توجه به بحث برانگیز بودن موضوع حجاب در بین طرفدارانش در داخل وخارج کشور وگاه سهل‌انگاری و یا جهل برخی مسلمانان در این باب، نگارنده سعی بر این دارد که خواننده را به تفکر و تأمل در چرایی و چگونگی این تکلیف الهی دعوت کند. این کتاب در بخش‌های مختلف مباحث دینی، اجتماعی و سیاسی به رشته تحریر درآمده است. بخش اول کتاب پیرامون این موضوع بحث می‌کند که همه انسان‌ها در جستجوی سعادت و کمال‌اند، حرکت به سوی کمال مانند هر حرکت دیگری نیاز به آگاهی و شناخت دارد و نیز با توجه به این که بهترین واضع قوانین هر مجموعه خالق آن مجموعه است، لذا تنها خداوند است که صلاحیت و قدرت راهنمایی بشر را در حرکت به سوی کمال دارد. از این رو میزان کمال و رشد هر کس بستگی به میزان تبعیت او از کامل‌ترین و جامع‌ترین قانون یعنی قانون الهی دارد که یکی از این قوانین و مقررات، دستور حجاب است. در بخش دوم کتاب تحت عنوان "ریشه پیدایش فرهنگ بی‌حجابی در جهان" نویسنده ابتدا به بررسی ریشه انحرافات جنسی در فرهنگ غرب پرداخته و آثار مخرب آزادی جنسی را بیان می‌کند، سپس علل گسترش فرهنگ بی‌حجابی و بدحجابی در کشورهای مسلمان از جمله ایران را مورد بررسی قرار داده و در انتها انواع و علل آن را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در ادامه این بخش از کتاب، نویسنده حجاب را منشأ خیرات و برکات بسیار دانسته و فواید گوناگونی نظیر: تأمین امنیت، کمال و آزادی معنوی زن، تحکیم بنیان خانواده، سلامت اجتماعی و آرامش روانی افراد، تسهیل در ایفای نقش‌های اجتماعی، خروج از سپاه شیطان و جلب رضایت الهی را برای آن برشمرد. در بخش سوم کتاب، مباحثی در زمینه نقش نگاه و سایر حواس در شکل‌گیری تفکرات و ایجاد انحرافات عنوان می‌کند. می‌دانیم که محسوسات بالأخص دیدنی‌ها، تأثیر به سزایی در اشتغال فکر و قلب دارند، در واقع نوع تفکرات بستگی تام به نوع اطلاعاتی دارد که از طریق حواس وارد ذهن و روح فرد می شوند. نگاه مادی به زن، به عنوان موجودی که وجودش جاذبه‌های مختلفی را در دل ایجاد می‌کند، می‌تواند منشأ بسیاری از انحرافات باشد. اسلام برای حفظ پاکی فرد و جامعه علاوه بر اینکه به زنان دستور رعایت حجاب را داده به مردان نیز دستور می‌دهد تا دیدگان خود را از نگاه ناروا به نامحرم بپوشانند. بخش پایانی کتاب مواردی مربوط به لباس، زینت، انواع آنها و نحوه ارتباط انسان با این دسته از مسائل را شامل می‌شود. عدم رعایت احکام مربوط به حجاب و لباس ظاهری موجبات آلودگی روحی فرد را فراهم می‌کند. این احکام در دین مبین اسلام به طور دقیق و مبسوطی بیان شده که نویسنده با توجه به فرصت و بضاعت کتاب به شایستگی به ذکر مواردی از آن پرداخته است.   *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب                          * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: خورشید می ماند                         * نویسنده: کامران پارسی نژاد      * معرفی‌کننده: شهناز نیکونظری * ناشر: کانون اندیشه جوان                           * سال نشر: 1387                             *موضوع: ادبیات متن معرفي : کتاب «خورشید می‌ماند» که بر مبنای منابع و مستندات در قالب "رمان" منتشر شده و روایتی داستانی از زندگی شیخ بهایی است که قلم روان، فصل‌های کوتاه، توصیفات و فضاسازی‌های زیبا و استنادات تاریخی، آن را به اثری متمایز تبدیل ساخته است. داستان با کودکی شیخ در مکتب‌خانه، ورق می‌خورد و با غروب زندگی او به سرانجام می‌رسد؛ اما خورشید می‌ماند. مقدمه بسیار کوتاه کتاب، نقل قولی از ملا محمدتقی مجلسی است که در آن آمده است: «بهاءالدین استاد کسی است که از وی استفاده نمودم، بلکه همچون پدری بزرگوار بود. او در زمان خود شیخ الطائفه و جلیل القدر و عظیم الشأن بود و حفظی بسیار داشت. من کسی را مانند او در کثرت علوم و وفور فضل و مقام عالی در زمان خود ندیدم. وی دارای کتب نفیسی می‌باشد که از جمله آن‌ها حبل المتین و مشرق الشمسین است، بلکه این شرح فقیه هم از فوائد اوست. من او را در خواب دیدم که فرمود چرا مشغول نمی‌شوی به شرح احادیث اهل بیت‌‌ (علیهم السلام)؟ گفتم این کار شماست، فرمود زمان ما گذشت. مشغول باش و یک سال مباحثات را ترک کن تا آن‌را تمام کنی.   *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب                          * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: قصه ی ما مثل شد  * نویسنده: محمد میرکیانی      * معرفی‌کننده: زهرا خانی پور * ناشر: شرکت به نشر، کتابهای پروانه  * سال نشر: 1381     *موضوع: ادبیات متن معرفي : مجموعه کتاب «قصه ما مثل شد» که توسط محمد میرکیانی نگاشته و محمد حسین صلواتیان تصویرگری آن را بر عهده داشته مجموعه‌ای پنج جلدی ست که در سال 1384 برای اولین بار چاپ شده و در سال 1386 عنوان کتاب برگزیده سال را نیز دریافت کرده است.                                                         تعداد 110 قصه از قصه مَثل‌های فارسی برای نوجوانان به زبان ساده و روان گردآوری و بازنویسی شده است.   *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب                          * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: عباس دست طلا                * نویسنده: محبوبه معراجی پور           * معرفی‌کننده: فریده باوریان * ناشر: فاتحان                                        * سال نشر: 1391                             *موضوع: تاریخ متن معرفي : ماجراهای کتاب از زمانی کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز می‌شود. داستانی از زندگی سراسر کار و تلاش و زحمت حاج عباسعلی باقری. "عباس دست‌طلا" مروری کوتاه است بر زندگی‌اش و دودلی‌های او برای حضور در جبهه‌‌ها، از زمانی می‌گوید تصمیم می‌گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش بر می‌آید. از زمانی که جنگ آغاز شد و مغازه صد‌متری‌اش را رها می‌کند. اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال 1359 است. به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام آباد می‌شوند. محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر می‌شوند و عباسعلی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می‌کنند. توانایی و سرعت آن‌ها باعث شهرت‌شان می‌شود. پس از گذشت یک ماه و نیم از بازگشت آن‌ها از جبهه‌ها، باقری تصمیم می‌گیرد تیمی فنی و حرفه‌ای را برای تعمیر خودرو‌ها به جبهه‌ها ببرد. یافتن این نیرو‌های ماهر و مجاب کردن آنها بخش مهمی از کتاب «عباس دست‌طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه‌ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع‌مقدس را بیان می‌کند. باقری در نهایت تیمی 21 نفره را تشکیل می‌دهد تا به ستاد جنگی زیر نظر شهید دکتر مصطفی چمران بپیوندد، اما به دلیل ماجرا‌هایی که در هنگام اعزام رخ می‌دهد، تنها 9 نفر از تعمیرکاران باقی می‌مانند، افرادی حرفه‌ای که نزدیک به 14 ساعت در روز کار می‌کنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل می‌دهند. بخش دیگری از کتاب «عباس دست‌طلا» به ماجرای حضور خانواده باقری در اهواز و منطقه جنگی اختصاص دارد. فعالیت‌های وی تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ادامه پیدا می‌کند و مهارت او در تعمیر خودرو‌ها باعث می‌شود تا به او لقب عباس دست طلا را بدهند. کتاب "عباس دست طلا" با کلام حاج عباسعلی باقری حکایت مردانگی‌ها و شب بیداری‌ها و کار شبانه روزی اوست که وقتی می‌شنوی باورش برایت سخت است. اما این مرد حی و حاضر است، وجود دارد، افسانه نیست.   *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب                          * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: بچه های کشتی رافائل                 * نویسنده: محمدرضا مرزوقی           * معرفی‌کننده: فاطمه فتحی * ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان           * سال نشر: 1395                           *موضوع: ادبیات متن معرفي :                                                                                                                                           کشتی رافائل، بزرگ‌ترین کشتی تفریحی بوده که تا آن زمان، وارد آب‌‌های خلیج فارس می‌‌شود و توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند. این کشتی تفریحی که در اندازه و گنجایش تقریبا نزدیک به تایتانیک بوده با این تفاوت که امکاناتی بسیار بیشتر و به روزتر از تایتانیک داشته وقتی وارد خلیج فارس می‌شود که هنوز هیچکدام از کشورهای منطقه کشتی‌ای به بزرگی و با امکانات رافائل به خود ندیده بود. مرزوقی با دستمایه قرار دادن داستان ورود این کشتی به بوشهر و سرگذشت غم انگیزش نه تنها نقبی به سال­‌های جنگ زده بلکه تلاش داشته کودکی خود و هم نسلانش را بار دیگر و با نگاهی امروزی مرور کند. گذشته‌ای که با جنگ عجین شده. جنگی که در کنار سختی‌هایش، شادی‌های ماجراجویانه و کودکانه‌‌ای دارد که باعث می‌شود نگاه راوی به آن نه تنها تلخ و گزنده نباشد بلکه با کمی مطایبه، لحظات حمله هوایی را به لحظاتی سرگرم کننده و خنده دار تبدیل کرده است.   *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب                          * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: فرشته ها حواسشان جمع است                  * نویسنده: نجمه کتابچی        * معرفی‌کننده: ماندانا تقی پور * ناشر:روایت فتح                           * سال نشر: 1391                            *موضوع: ادبیات متن معرفي : کتاب حاضر همراهی با لحظاتی از زندگی مادر شهیدان رضا و علی غیاثوند است. یک همراهی تلخ و شیرین. این اثر شامل چهار کتاب است. کتاب اول روایت مادر شهید از رضا و علی ست. جایی که پیکر رضا برنمی گردد و چندی بعد هم شهادت علی. کتاب دوم اما روایتی ست از پدر شهید. و او خود رزمنده ای ست که در جبهه در قسمت تعاون و جمع آوری پیکرهای شهدا مشغول است. و سخت ترین بخش کتاب یعنی کتاب سوم. حال و روز پدر و مادر شهید در روزهایی نزدیک. جایی که مادر شهید هنوز آثار روزهای جنگ را در خانه می بیند. عطاالله غیاثوند پدر خوش مشرب و پر نشاط آن روزهای فرزندانش، اکنون خانه نشین شده و با جراحت های جنگ دست و پنجه نرم می کند.   *شماره نشست:  3                *شهرستان: گیلانغرب                          * كتابخانه: مصطفی خمینی(ره)                                  *ماه برگزاري: مرداد ماه 1395 *کتاب: هفت روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر  * نویسنده: حبیبه جعفریان    * معرفی‌کننده: آمنه فتحی * ناشر: سپیده باوران                          * سال نشر: 1393                            *موضوع: دین متن معرفي : حبیبه جعفریان، در این کتاب به روایت زندگی امام موسی صدر آنگونه که نزدیکان و خویشان ایشان نقل کرده‌اند، پرداخته است. این کتاب شامل نه بخش است: مقدمه؛ روایت بعد: ملیحه (کوچک‌ترین فرزند امام)؛ روایت۱: پری خانم (همسر امام)؛ روایت ۲: صدری (صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام)؛ روایت ۳: حورا (دختر ارشد امام)؛ روایت ۴: علی صدر (برادر امام)؛ روایت ۵: خواهر‌ها (طاهره، فاطمه، ربابه و زهرا صدر)؛ روایت ۶: خواهر هشتم (فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده امام)؛ روایت ۷: ‌‌ام غیاث (دوست خانوادگی). در بخشی از مقدمه کتاب که با استفاده از گفت‌وگویی با آیت‌الله موسوی اردبیلی تنظیم شده است، می‌خوانیم: آدمی مثل آقاموسی را خدا گاهی علاقه‌اش می‌کشد خلق کند: آدمی که هم خوب می‌فهمد، هم خوب بیان می‌کند، هم منطق قوی دارد. بیان او سحر داشت. آدم‌ها را آرام می‌کرد. حتی دشمن‌هایش هم تأثیر می‌گرفتند. قیافه‌اش خوب بود. اندامش خوب بود. همه‌اش جاذبه بود. دافعه به نظر من هیچ رقمی نداشت. تنها چیزی که بود آزاد بودنش بود، اگر بشود این را به حساب دافعه گذاشت... همیشه فکرهای نو داشت و دنبالشان می‌کرد. عکسی از او نشان داده بودند به آیت الله خویی که «ببین، این شاگرد نورچشمی‌ات با زن‌های بی‌حجاب نشست و برخاست دارد.» حالا آن‌جا لبنان بود و آن هم یک سخنرانی بود برای دانشجو‌ها و جوان‌ها. درباره مذهب بود اصلاً، در راه مذهب. ولی آدم‌ها بعضی وقت‌ها جلو‌تر از دماغشان را نمی‌توانند ببینند. کتابخانه مصطفی خمینی گیلانغرب...
ما را در سایت کتابخانه مصطفی خمینی گیلانغرب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mostafaliba بازدید : 70 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 1:18